برگزیده

بهترین مجموعه فرهنگ لغات و اصطلاحات کوچه بازاری و عامیانه قسمت 221

جیش-ادرار در زبان کودکان جامغولک-حقه-حیله خاک بر سری-بی آبرویی چلو خورش-غذایی مرکب از چلو و یک نوع خورش بی نور-بی عرضه-بی مصرف-کسی که به دوستان کمکی نکند پلک روی هم نگذاشتن-حتا لحظه ای نخوابیدن اهل آن کار (کار بد) با خرس توی جوال رفتن-با آدم ناجور همدم و همکار شدن از خدا بی‌خبر-ظالم-نابه‌کار جای سفت-وضعیت […]

برگزیده

مجموعه کاملی از فرهنگ لغات و اصطلاحات کوچه بازاری و عامیانه قسمت 383

پوست کسی را پر از کاه کردن-به طرز فجیعی کشتن پسرخاله ی دسته دیزی-خویشاوندان نزدیک خایه دستمال کردن-چاپلوسی کردن-منت کشیدن بازرسی-بررسی و کنترل از شوخی گذشته-حالا برسیم به مطالب جدیآبِ سیاه(نیمه کوری) جفنگ گفتن-یاوه گفتن-هرزه درایی تو دل برو-با نمک و گیرا-کسی که مورد توجه قرار می گیرد ذات کسی خراب بودن-بد اصل و نسب […]

برگزیده

فهرست فرهنگ لغت، اطلاحات و تمثیل های کوچه بازاری مردم ایران قسمت بیست و یک

ارزانی-بخشیدن-دادن   چه کشکی چه پشمی !-در هنگام انکار گفته می شود چنته-خورجین چرمی-فکر-سینه آفتابه گرفتن(آفتابه برداشتن) زبان گرفتن-لکنت زبان-از حالات و گفتار مرده یاد کردن و دیگران را گریاندن پر رو-بی شرم-وقیح-دریده بستن به ریش کسی-زنی را به مردی انداختن-با فریب کسی را به کاری واداشتن خاله رورو-زنی که به علت چاقی یا آبستنی […]

برگزیده

کاملترین مجموعه فرهنگ لغات و اصطلاحات کوچه بازاری ایرانی قسمت 11

  چوق-چوب-تومان تنگ غروب-نزدیک غروب-آفتاب زردی تو مشت کسی بودن-کاملا در اختیار کسی بودنچَکه-شوخ و بذله گو چاقو دسته کردن-از سرما لرزیدن از این دنده به آن دنده غلتیدن-از درد یا فکر و خیال نخوابیدن پدر در آوردن-سخت انتقام گرفتن-گوشمالی دادن به مشروطه ی خود رسیدن-به هدف خود دست یافتن خالو-دایی-کلمه برای خطاب در جنوب […]

برگزیده

مجموعه کاملی از کلمات و اصطلاحات خودمانی، عامیانه ایرانی قسمت 335

دَنگال-جادار-بسیار فراخ   بی عرضه-بی لیاقت-بی مصرف چوب را از پهنا پرتاب کردن-ناشیانه عمل کردن بادکنک-کیسه ی نازک لاستیکی که آن را باد کنند و برای بازی به کودکان می دهند بی برو برگرد-بدون تردید-بی چون و چرا به لجن کشیدن-مفتضح کردن-رسوا و بی آبرو کردن به لجن کشیدن-مفتضح کردن-رسوا و بی آبرو کردنتعارف دادن-هدیه […]

برگزیده

برگزیده ای از اصطلاحات کوچه بازاری و خیابانی ایرانی قسمت 45

اشتر گربه(چیزهای نامتناسب با هم)دور تسبیح-بسیار و بی شمار   بستن زخم-بسته شدن سر زخم-التیام یافتن زخم-مرهم نهادن و پیچیدن زخم با وسایل زخم بندی جاگرم کردن-در جایی ماندن پا به راه-سر به راه-آدم اهل و درست و حسابیجزغاله شدن-سخت سوختن-زغال شدن تا خرخره زیر قرض بودن-وام بسیار داشتن ای والله-در مقام تایید و اعتراف […]

برگزیده

بهترین مجموعه فرهنگ لغات و اصطلاحات کوچه بازاری و عامیانه قسمت 301

پس بودن-عقب افتادن از دیگرانخوابگوشی-سیلی-کشیده پیله کردن دندان-ورم کردن لثه بخیه به آبدوغ زدن-کار بی هوده کردن خاک انداز-وسیله ای برای گردآوردن و حمل آشغال و زباله ددری-کسی که همیشه می خواهد بیرون برود-زن بدکاره چل زن-زن کوتاه قد دور دست-جایی دور جا نماز-سجاده-فرش کوچکی که بر آن نماز می خوانند دنده کشیدن-دنده ی اتوموبیل […]

برگزیده

لیست کامل فرهنگ لغت مردم کوچه و بازار فارسی قسمت نهم

جارچی گری کردن-دهن لقی کردن-خبری را منتشر کردن چروک-چین و شکن د ِ ؟-واقعن ؟-راستی ؟رویخی-فرنی-نوعی دسر که از نشاسته و شکر درست می کنند اوستاکار(استادکار، ماهر و مسلط) ابرو کج کردن-خشم گرفتن خُل-آتش زیر خاکستر-خاک و کثافت آینه‌ی دق(آینه‌ای که شخص خود را در آن عجیب و غریب می‌بیند – شخص عبوس و بدقدم)رکاب […]

برگزیده

کاملترین مجموعه فرهنگ لغات و اصطلاحات کوچه بازاری ایرانی قسمت 211

آدم دیرجوش(کسی که به سختی با دیگران انس می‌گیرد)چشمک زن-نگا. چراغ چشمک زن دامنی-پارچه ای که با آن دامن می دوزند بَر و بیابان-دشت و صحرا اُزبَک(بی‌ریخت، ژولیده، ازخودراضی) تو دل برو-با نمک و گیرا-کسی که مورد توجه قرار می گیرد حرامزاده-فرزند نامشروع-آدم بسیار زرنگ و مکار ای والله گفتن(به برتری کسی بر خود اقرار […]

برگزیده

برگزیده ای از اصطلاحات کوچه بازاری و خیابانی ایرانی قسمت 185

تخته پِهِن-پهن خشک شده که برای خوابیدن زیر حیوانات می گذارند چتری-به شکل نیم دایره-قوسی فرض کنیم که دست به فرار کسی خوب بودن-در گریختن استاد بودن خفگی-حالت فشردگی گلو و تنگی نفس تعارف آب حمامی-تعارفی که خرج و مایه ای ندارد بُل گرفتن-چیز مفت به چنگ آوردن-از فرصتی استفاده کردن-بهانه ای بدست آوردن دهان […]